من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.

- يه چيزي بگم قول ميدي ناراحت نشي؟
- بگو عزيزم...قول ميدم
- گور بابات عوضي

+ شیدا |



این روزا اینقدر داغون و خرابم که بهتره سر به سرم نزاری

بی حوصله تر از این حرفام که باهات راه بیام...!

تو ذهنم خط میخوری...خعلی ساده..!

+ شیدا |



تو از هویت من خعلی دوری....

خودتو پاره نکن منو عوض کنی...!

هه!عمرا....!

+ شیدا |



آه ای عشق ...دهنت سرویس ...

 

+ شیدا |



آقای ظاهرا محترمی که میای تو هیئت جای نوحه و سوگ، ترانه آکادمی می خونی


تویی که آبروی عزادارای واقعی رو ملعبه دست دشمنامون کردی

تویی که خلیفه الله رو هم رتبه سگ می شمری

با توام

امام حسین سگ نمیخواد!

آدم می خواد!!!

برو آدم شو...

 

 

+ شیدا |



امسال به این نتیجه رسیدم:

از پاییز متنفرم!

 

+ شیدا |



وای به روزی که

 

 

دروغات به حقیقت تبدیل بشه!!!

 

+ شیدا |



خعلی وقت بود میخاستم در اینجارو تخته کنم....

دیگه نمیشه خیلی حرفارو زد....!

+ شیدا |



زندگی گاهی ...

بدجور بوی تعفن لاشه سگ میده!

حالم از این همه کثافت ...

که دورمو ...

که دورتونو گرفته ...

به هم می خوره ...!

+ شیدا |



منو ميپرستيدي!

هه...!

يادش بخير....!

+ شیدا |



این روزا زندگی همه همینه
زل زدن به دیوار، موسیقی و گیتار
سیگار بعد چایی و چایی بعد سیگار!!!

+ شیدا |



عاشق چيزايي شدم كه ازشون متنفرم..!

+ميگيري كه چي ميگم؟!

+ شیدا |



اه... بابا حالم از هرچي فيلمه  بهم خورد...

فيلم هاي ما شده يه خونه ويلايي با چهارتا جوون چشم آبي و سبز...

جمشيد هاشم پور يادت بخير...

 

+ شیدا |



خاك تو سر اين دنيا كه ادماش مائيم!

+ شیدا |



از بهونه هاي تكراري بيزارم!

+ شیدا |



حرف نبودن كه پيش مياد

ميشم عين روانيا!

هيوقت روانيم نكن!

اونقدري ازت دارم كه خاكسترت كنم!

اتـــــــــــيش!

+ شیدا |



بزاريد سر خستشو رو شونه شما بزاره!

پيشونيشو ببوسيد!

قربون صدقش بريد!

عشقمو ميگم!يه وختايي هم برا عشقم مهربوني كنيد!

منو قبول نداش!

+مخاطب خاصــــــــــــــــ...!

+ شیدا |



بيا با هم بچرخيم تو شهر!

ميخام اونجاهايي كه مُردمو نشونت بدم!

ادما فراموش نميكنن!خوب يادشون ميمونه!

اون روز كجا مُردن!

+ شیدا |



براي اخرين بار بهم هشدار دادي!

گفتي دفعه اخره!

حالا من چيكار كنم؟به كارم ادامه بدم؟!

يا برم تو فاز بيخيالي و خفه شم؟!

يني ادم عصباني مثل من ميتونه خفه شه؟!

فك نكنم...!

+ شیدا |



از گذشته فرار ميكنم..!

از حال متنفرم!

از اينده ميترسم..!

كلا ادم جالبي هستم!

+ شیدا |



سكوت اتاق...!

چراغاي خاموش...!

شاهين نجفي...!

افكار درهم برهم يه دختر مهري!

+ شیدا |



اگه بخاي بهت احترام بزارم

بهم احترام بزار!

فك كردي اگه فحشو بكشي به جونم

2 مين بعد يادم ميره ميام باهات ميخندم؟!

هه....!

باور كن با اين كارات فقط حس تنفرمو بيشتر ميكني!

+ شیدا |



نزار دهن من باز بشه وگرنه برات گرون تموم ميشه!

+ شیدا |



هيچوقت بخاطر دلتنگي

غرور و شخصيتتو نفروش!

+ شیدا |



بی عرضه و احمق و آسیب پذیر شدم !

+ شیدا |



به خودم که تو ايينه نگاه میکنم.یه دخترك لاغر قد بلند

با موهای شايد بلندمیبینم.

یه مغز تو مرز فروپاشي.

پر از افکار نهلیستی.

یه دیوونه.

یه عوضی میبینم.

بدجور رفتم تو نخ.

این روزا بازم دارم گه میزنم به حالم...!

+ شیدا |



جواب بعضي حرفا فقط يه نفس عميقه!

+ شیدا |



من نه بلدم لفظ قلم حرف بزنم..

نه الکی برا اینکه امار وبلاگم بره بالا قشنگ حرف بزنم..

من همینم! شيدا! حوصله هیچکی هم ندارم..!

+ شیدا |



نه نترس..!

تركت نميكنم!با اين ميخي كه تو دلم زدي!

اگه بخام تركت كنم خون ريزيشو چيكا كنم؟

پس همون طور كه خودت گفتي!

بي تو خواهم مرد!

+ شیدا |



بازم همون جريان قديمي...!

بازم همون استرس ها...!

بازم...!

+ شیدا |



صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 34 صفحه بعد