من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.

اولین بار نیس که گریه میکنم..

اولین باره که دیگه گریه ارومم نمیکنه -_-

+سلام :)

+ شیدا |