893
من..پرم از نگفتن!

من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.




به زمین و زمان بی تفاوت...!

+یه سریا ازم رمز مطلبارو خواسه بودن..گمشون کردم!اگه هنوزم میخان کامنت بزارن!باتچکر!:|



نظرات شما عزیزان:

محمدشادمهر
ساعت20:49---26 خرداد 1392
یادتون رفت سر بزنیداااااااااااااا......پاسخ:اومدم پیشت فقط نظر ندادم

محمدشادمهر
ساعت20:58---25 خرداد 1392
راستی سلام یادم رفت...سلااااام...و همینطور نظر منو تایید نکن که همه ببینن...اگه میشه...مرسی بای
پاسخ:سر میزنم بهت


دیوووووونه
ساعت17:29---27 بهمن 1391
لامصب... همیشه همین طوری تا میام خودم باشمو حرف دل خودمو بزنم هجوم مسخره کلمه های کلیشه ای دروغی سد راهم میشن...
یه مدتی هست که در وبمو پلمپش کردم....
فکر میکردم لااقل توی وب میتونم راحت باشم...اما لعنتی ها دست از سرم بر نمیدارن...دهنمو صاف کردن....
حالم از زندگی بهم میخوره...
یه مدت کارم شده وب گردی...از این وب ب اون وب...اسکل شدم رفته...
نمیدونم که چرا اینا رو به تو گفتم...شاید چون فضای این جا یکم ارومم کرد...یه جورایی منو برد تو خلسه....


باران /یه لعنتی
ساعت1:01---27 بهمن 1391
میتونم داشته باشم؟رمزو؟
پاسخ:بعله


النا
ساعت16:44---25 بهمن 1391
وقتی که غرق در فکری،



گویا که دنیا



سکوت کرده به احترام تو!!!!



من ماجرا را از این زاویه ندیده بودم.......!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

| |شیدا| |