868
من..پرم از نگفتن!

من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.




گفتم : چند سالته پسر ؟
به زور سطل آشغال رو میداد پایین ، بهش میخورد ده ساله باشه …
آشغالها رو تو پشت موتورش گذاشت و گفت : شونزده !
گفتم : این آشغالها رو کجا میبری ؟
گفت :میبرم این پایین میدم بازیافت کنن …
گفتم : چقدر درمیاری ؟
گفت : هرچی بشه خدا رو شکر !
گفتم : با این سنت بهت گیر نمیدن گواهی نامه نداری پشت موتوری ؟
گفت : تا حالا نشده... موتورش رو روشن کرد و رفت و من هنوز تو کف ای
ن دنیام !!!

 

+بامش که نه...اما برفش بیشتره مرد کارتن خواب کنار خیابون..!



نظرات شما عزیزان:

سحر
ساعت16:24---24 ارديبهشت 1392
Vayeeeeeee sheyda joooooon asheghetam kheily kheily khosham omad azat movafagh bashi azizam....

نیـــــــما
ساعت12:06---19 ارديبهشت 1392
سلام.شیدا خانوم من تموم پُستاتو خوندم و هر روز میام اینجا

ــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ

اگه میشه چن تا وب دیگه مثه وب خودت بهم معرفی کن

ــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ

ممنون ــــــــمنتظر جوابت هستم ـــــــــ

پاسخ:از تو لینکام میتونی پیدا کنی


helia
ساعت12:51---20 دی 1391
vaaaaaaaaaaayyy in vaghan ghashang bud, delam gereft

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

| |شیدا| |