
خاموش كردم توی لیوانت خدایم رو
شب ها بغل كردم به تو همجنس هایم رو
رنگین كمان كوچكی بر روی انگشتم
در اولین بوسه خودم با تو را كشتم
هی گریه میكردم به آن مردی كه زن بودم
شب ها دراكولای غمگینی كه من بودم
و عشق یك بیماری بدخیم روحی بود
تنهایی ام محكوم به س.ک.س گروهی بود
سیگار با مشروب با طعم هم آغوشی
یعنی فراموشی فراموشی فراموشی
بعد از تو الكل خورد من را مست خوابیدم
بعد از تو با هر كس كه بود و هست خوابیدم
بعد از تو لای زخم هایم استخوان كردم
با هر كه میشد هر چه میشد امتحان كردم
تنهایی در جنگ در تنهای تنهایی
با گریه و صابون و خون و تو خود روزایی
دل خسته از گنجشك ها و حوض نقاشی
رنگ سفیدت رو به روی بوم میپاشی
لیوان بعدی قرص های حل شده در سم
باور بكن از هیچی دیگر نمیترسم
پشت سیاهی های دنیامان سیاهی بود
معشوقه ام بودی و هستی و نخواهی بود
بعد از تو الكل خورد من را مست خوابیدم
بعد از تو با هر كس كه بود و هست خوابیدم
بعد از تو لای زخم هایم استخوان كردم
با هر كه میشد هر چه میشد امتحان كردم
+بیشتر از صدبار امشب اینو گوش دادم..!
+گوشام دیگه حوصله ی شنیدنشو نداره...!
نظرات شما عزیزان:
میدونی این مال شاهین نجفیه
.gif)
شعر همچین کثافتی ارزش بودن تو وبلاگتو نداره
راستی مرسی از نظرت و هم از اطلاعی که دادی واسه فی*لترینگ وبلاگم
.gif)
پاسخ:بهرام