366
من..پرم از نگفتن!

من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.




نسل ما فقط ميتونه با كامپيوترش زندگي كنه...
هر شبي كه كنار خانواده نشستيم بحثمون شد!!!



نظرات شما عزیزان:

M3
ساعت23:46---6 دی 1391
Likeeeeeeeeee

mahsa
ساعت21:48---25 مرداد 1391
کوشی تو؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟؟؟
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟هان؟هان؟
چه جوابی داری بدی؟؟؟
کجایی؟؟؟با تو ام.....سرتو بالا بگیر و شهامت داشته باش بگو کجایی....
.
.
.
خب خب....عصبی نشو غلط کردم...
دیدم آپ نمیکنی نگرانت شدم بابا
به هر حال یه اس خالی..یه زنگ خالی
یه نظر خالی...یه آپ خشک و خالی
یه نشونی بده بفهمم در قید حیاتی
این شعر از خودم بود..نگو این کجاش شعر بود...با ریتم بخون شعر میشه...
شایدم بگی کس شعر بود...به هر حال هرچی بود از خودم بود
منتظرتم....بابای


سيد رضا ( zeust)
ساعت9:54---25 مرداد 1391
بابا دست مريضا .. يه خبري يه چيزي كوفتي از من بيچاره ميگرفتي د لامصب مگه ما به چي دلمون خوش به همين كس شعرا مجازي .

٢تا عمل داشتم چند روزي مهمان شهرتونم. ببخشيد هاااا اما واقعاهيچي .....
روز شبت خوش


سپیده
ساعت17:42---24 مرداد 1391
راست میگی،خیلی امتحان کردم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

| |شیدا| |