من... باز هم همان آواره ی شب های تهران... با همان زهرخندهای زجر آورش...اینبار به دنباله انتقام.

تا خواستم حرف دلمو با صدای بلند بزنم فقط تو دهنی خوردم...!

اینجا راحتم بزارید...حرف دلم تلخه...درده...!

اما جرم نیس!به سکوت محکومم نکنید..!

من به اندازه کافی تو زندگیم خفه شدم...!

بذارید بیصـــــــــــــــدا اینجا فریاد بزنم..!

نترسین!این فریاد سکوتم گوش هیچکسی رو کَر نمیکنه...!

+ شیدا |



دارم فک میکنم اگه من نبودم

 

دنیا عُقده هاشو سر کی خآلی میکرد؟!!!

+ شیدا |



گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی..!!!

هرچی بیشتر صبر میکنم ، دنیا قدرت گ.اییدَنش بیشتر میشه

نمیدونم این قَدیمیا کاری نداشتن غیر از این که بشیننو ضرب المثل های تخمــــی بگن؟

+ شیدا |



اخرش همین حس لعنتی برام موند...

همین خط خطی های مبهم...!

لعنتی!

+ شیدا |



منو خوردن...!

قبل اینکه بپرسن من چیم؟!!!!

+ شیدا |



هی عوضی! فندک لطفا, زندگیمون حاضره..!

+حس میکنم کودک درونم پسره!

+ شیدا |



من که خود راضی به این خلقت نبودم، زور بود ؟
ها دهن سرویس ؟! کرم داشتی ؟؟؟

+امروز اشکای مادرم داغونم کرد...!

+ شیدا |



من اون زخمی رو خوردم که

تو از حس کردنش مُردی...!

+ شیدا |



دلم میخاد عق بزنم زندگیمو

 با همه ی کثافتاش بالا بیارم

 

+ شیدا |



خدایا...!

فقط نگاه نکن

دست بجونبون...!

 

+ شیدا |



سلامتیه ادم و حوا که یه عمره داریم تاوون عشق بازیشونو میدیم...!

+ شیدا |



بیا این دم اخری صادق باش!

اون نقاب چهرتو بردار...!

میخام ببینم...یه عمر..

کدوم حیوون انسان نمایی رو میپرستیدم!

+ شیدا |



از آدم بدبخت متنفرم!

آدمایی که درست شبیه خودم هستن!!!

 

+ شیدا |



همه بهم میگن خودتو درست کن...!

خو عوضیا من اول باید تخریب کنم تا بتونم دوباره بسازم خودمو...!

الان تو همون مرحله ی تخریبم...میزنم....میشکنم...داغون میکنم..!

همه چیو....خودمو..!

+ شیدا |



و خدایی که در این نزدیکی ست...

اما گمشده است!!!

 

+ شیدا |



امشب پُر از بغضم رفیق...

شونه هات چند؟!!!!

+ شیدا |



دارم به این فکر میکنم چه نا برابر باختی

تو همیشه جر میزدی

اما من دستتو میخوندم

بهت رودست میزدم

آره رفیق افتادی تو تله خودت!!

+من دلم برا خودم نمیسوزه چه برسه به تو...!

+ شیدا |



زندگی فلسفه نیست!

 

یه منطق پیچیده ی مزخرفه

 که با منطق هیچ بنی بشری جور درنمیاد!

+منطق من اینجوری میگه...!

 

+اگه تو یه جور دیگه فک میکنی به من مربوط نیس دوست عزیز!

+ شیدا |



ســـــــکـــــــــوت!

+به احترام مرگ یه ارزوی دیگه...!

+ شیدا |



متنفرم از این دنیایی که توش

بیشتر از همه باید از خودت سیلی بخوری!

 

+ شیدا |



بی اعتقادی

خیلی بهتر از اینه که اعتقاد چپر چلاقی داشته باشی!

 

+ شیدا |



 خیلی ارزون فروخت

دخترک همسایه رو میگم...

باکره بودنشو  به نگاهی عاشقانه فروخت!

باکره بودن رو برای نام فاحشه را تا به اخر عمر یدک کشیدن

برای لحظه ای عشق بازی

با عشقش مفت فروخت!

+ شیدا |



وقتی زندگیت میشه یه سوال بی جواب... !

+ شیدا |



من جرئت اینو دارم که اشتباهم و گردن بگیرم

شجاعتشو دارم که که به خاطرش معذرت بخوام ولی تو چی؟!

بشین بحث و عوض کن خب؟!

 

+ شیدا |



حذف شد!!!

+ شیدا |



حذف شد!

+ شیدا |



خدایا...!

ینی بودن ما تا این حد برات سخته

که داری اینقدر عذابمون میدی؟!

+ شیدا |



گوساله به من میگه رفتی دانشگاه
چهار واحد ادب و شعور بردار
نه حضرت عباسی من بی ادبم؟!

+ شیدا |



همیشه وضع بدتر از اینی که هست میشه
ینی این تازه جای خوب زندگیته...

+ شیدا |



اولا میگفتم "مرحم" نباشه
حداقل مث "مسکن" عمل میکنه
الان فک کردم دیدم آآآ... نه
پدسگ مث "مواد مخدره"

+ شیدا |



صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 34 صفحه بعد